انگیزۀ اصلی در این سناریو یعنی پیمان شکنی پرهیز از پذیرش فرآیند دشوار و دردناک التیام یافتن از آن است. حتی برخی افراد بدون تحلیل آنچه رخ داده است، درجا تصمیم میگیرند رابطه را پایان دهند.
شاید بیدرنگ پایان دادن به رابطه هم برای پیمانشکن و هم برای خیانتدیده گزینۀ خوشایندی باشد، زیرا اینچنین هم عزت نفسشان تسلی مییابد و هم دیگر نیازی به پرداختن به حقایق ترسناک و دردناکی که کار را به اینجا کشانده است، نیست. فرار کردن همچنین این احساس کاذب امنیت را به فرد میدهد که گویی در حال حفاظت از خود در برابر پیامدهای دردآور پیمانشکنی است. چنین تصمیمی به این دلیل نامناسب است که با سر باز زدن از تحلیل و هضم پیمانشکنی در حقیقت فرد چشمبندی پوشیده تا با مشکلات جدی که باید برای پیشگیری از پیشامدهای مشابه، خواه در رابطۀ کنونی باشد یا روابط تازه، در خود اصلاح کند روبهرو نشود. نهتنها این، بلکه مهمتر آن است که شاید فرد از احتمال بازسازی رابطۀ کنونی و تقویت آن نسبت به قبل چشمپوشی کند؛ تقریباً مثل این است که بهجای عمل ضروری اما دردناک عصبکشی برای یک دندان نجاتدادنی، کسی تصمیم بگیرد دندان آسیای خود را بکشد.
منبع: پیمان شکنی، بهترین پیشامد ناگواری که شاید در ازدواج رخ دهد (راهنمای کامل برای التیام از مشکلات رابطه فرازناشویی)، نوشته طلال السلیم، ترجمه محمد حسینی، مصطفی قلاوند، نشر ارجمند